هتل نگین برازجان (دشتستان)

هتل نگین برازجان (دشتستان)

این وبلاگ جهت معرفی هتل نگین برازجان (دشتستان) و همچنین مطالب پیرامون مسائل مذهبی و دیگر موارد مورد نظر می باشد.
هتل نگین برازجان (دشتستان)

هتل نگین برازجان (دشتستان)

این وبلاگ جهت معرفی هتل نگین برازجان (دشتستان) و همچنین مطالب پیرامون مسائل مذهبی و دیگر موارد مورد نظر می باشد.

واقعیت‌های درگیری شهید علی خلیلی، ناهی از منکر، قبل از نائل شدن به فیض شهادت

شهید خلیلی: به عشق لبخند «حضرت آقا» جلو رفتم/ اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم.

واقعیت‌های درگیری شهید علی خلیلی، ناهی از منکر، قبل از نائل شدن به فیض شهادت به روایت خودش.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، شهید علی خلیلی ناهی از منکر  قبل از نائل شدن به درجه رفیع شهادت در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در مورد درگیری خود با اشراری که سال 90 قصد تجاوز به یک خانم را داشتند، گفت: نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که می‌خواستم دو نفر از دوستانم را به خانه‌‌شان در خاک سفید برسانم که دیدیم پنج، شش نفر در حال اذیت دو خانم هستند و به زور می‌خواستند وی را سوار ماشین کنند.

وی افزود: دوستان من به دلیل پائین بودن سنشان جلو نرفتند اما من به آن افراد تذکر دادم و گلاویز شدیم و یکباره چاقویی نمی‌‌دانم از کدام سو، نثار ما شد.

شهید خلیلی با بیان اینکه چاقو به ناحیه گردنم و شاهرگ خورده بود، اظهار کرد: من همان جا افتادم و آن افراد نیز فرار کردند اما یکی از همراهان من که موتور سواری بلد بود آن‌ها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت.

وی می‌گوید که من نیم ساعت در خیابان افتاده بودم و  ماشینی که دو سرنشین داشت و عازم شمال بود من را سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند؛ ساعت دوازده و نیم بود که پزشکان گفتند که اگر تا نیم ساعت دیگر مریضتان را به یک بیمارستان مجهز نرسانید وی جان به جان آفرین تسلیم می‌کند.

«دوستان من را به 26 بیمارستان دیگر هم بردند اما هیچ بیمارستانی من را به دلیل اینکه حالم وخیم بود پذیرش نمی‌کرد تا اینکه بالاخره ساعت 5 در بیمارستان عرفان عملم کردند».

وی با بیان اینکه ضارب نیز به دلیل در اختیار داشتن شماره پلاک اتومبیلش به زندان افتاد گفت که مدت زیادی گذشت و ما چهار الی پنج ماه بعد به دادگاه رفتیم که سردار نقدی نیز حضور داشتند  و من دیدم وکیلی گرفته‌اند و  خود ایشان پیگیر کارها بودند.

این آمر به معروف و ناهی از منکر افزود: در دادگاه  یکی از آن افراد به 3 سال زندان و بقیه نیز که همدست بودند به 60 الی 70 ضربه محکوم شدند اما همه آن‌ها به قید وثیقه آزاد هستند.

شهید خلیلی به نقش مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت وقت نیز اشاره کرد و اظهار داشت: البته ناگفته نماند دکتر دستجردی نیز تشریف آوردند و هزینه بیمارستان را حساب کردند.

وی معتقد است که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است.


شهید خلیلی در پایان با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی چشم امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم و دفاع کردم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد